نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد
یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:, :: 9:31 :: نويسنده : نصرت نوجوان

روان درمانی خانم سی. در حالی شروع شد که او در مرحله تامل گیر کرده بود. شش سالی که او صرف روان درمانی با گرایش روان کاوی کرده بود، هشیاری او را نسبت به الگوهای وسواسی فکری- عملی و شخصیت وی افزایش داده بود . او زمان زیادی را صرف ارزیابی مجدد خودش کرده بود. از لحاظ عقلانی فهمیده بود که چه قدر زندگی اش از کنترل خارج بوده است، اما از لحاظ هیجانی ، هنوز احساس می کرد که باید خود و خانواده اش را از کثافت و بیماری محافظت کند . خانم سی. مانند اغلب درمانجویان مبتلا به وسواس فکری- عملی، هنگام ارزیابی خود و نشانه ها ، عاطفه را از عقل جدا می کرد.
بیماران وسواسی فکری – عملی ، به ویژه آمادگی دارند که در محله تأمل گیر کنند. آنها ترجیح می دهند باور کنند که اگر به اندازه کافی درباره یک موضوع فکر کنند بالاخره مشکل آنها حل خواهد شد. آدم های وسواسی مانند خانم سی. نمی توانند بپذیرند که تفکر می تواند بسیار محدود باشد و بسیاری از کژکاری ها را فقط می توان با اقداماتی تغییر داد که از عقل فراتر می روند . ترس از روبه رو شدن با بی خردی ، می تواند باعث شود که افراد وسواسی ، سال ها به دنبال اطلاعات کافی بگردند ، به طوری که از یک نظریه به نظریه دیگر ، یا از یک درمانگر به سراغ درمانگر دیگر می روند . البته ، بعضی از درمانگران نیز می ترسند بدون شناخت وسواسی از مشکلات درمانجویان خود، دست به اقدام بزنند.
 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پيوندها